کد مطلب:245571 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:284

مناظره ی یحیی بن اکثم با امام جواد
پس از آن كه مأمون دختر خود را به عقد امام جواد علیه السلام درآورد، با مخالفت شدید عباسیان كه كینه ی حضرت را در دل داشتند، روبه رو گردید. مأمون برای محكوم كردن آنان دست به سیاستی محترمانه زد تا



[ صفحه 179]



عباسیان به عظمت و شایستگی علمی امام جواد علیه السلام پی ببرند از این رو مجلسی تشكیل داد و تمام دانشمندان بغداد، در رأس آنان یحیی بن اكثم، را دعوت كرد.

یحیی بن اكثم رو به مأمون كرده و گفت: اجازه می فرمایید از این فرزند خردسال سؤال كنم؟ مأمون گفت: بهتر است از خودشان كسب اجازه كنی.

یحیی گفت: اجازه می فرمایید سؤالی طرح كنم؟ امام جواد علیه السلام فرمود: هر چه دلت می خواهد بپرس.

یحیی گفت: شخص محرمی كه شكار كرده است، حكمش چیست؟

امام علیه السلام از وی پرسید:

1- در خارج از حرم صید كرده یا داخل حرم؟

2- عالم به مسئله بوده یا جاهل؟

3- صید او عمدی بود یا خطائی و سهوی؟

4- صیاد بنده بود یا آزاد؟

5- صغیر بود یا كبیر؟

6- بار اول او بود یا دوم؟

7- شكار از پرندگان بود یا غیر آن؟

8- شكار او خردسال بود یا بزرگسال؟

9- صیاد بر عمل خود اصرار داشته یا پشیمان است؟

10- شكار در شب بود یا روز؟

11- احرام صیاد برای حج تمتع بود یا عمره؟



[ صفحه 180]



هر یك از این مسائل فقهی، حكم خاصی دارد، یحیی بن اكثم در برابر سؤالات مختلف متحیر و درمانده شد و اهل مجلس به احترام یحیی بن اكثم سكوت اختیار كردند. چون پاسخی نداشتند. مأمون از حضرت تقاضا كرد خودتان پاسخ بفرمایید. آنگاه امام جواد علیه السلام حكم تمامی موارد پیش گفته را بیان فرمود.

مأمون گفت: أحسنت! أحسنت! یا اباجعفر.

سپس به امام عرض كرد: میل داری از یحیی چیزی بپرسی؟

حضرت فرمود: آری. آنگاه امام از یحیی پرسید: آماده ای؟ او گفت: اختیار با شما است، اگر نتوانستم پاسخ بگویم، از خود شما استفاده می كنم.

حضرت فرمود: آن مرد كیست كه در ابتدای روز نگاهش به زنی حرام است، در نیم روز نظرش حلال، در ظهر حرام، هنگام عصر حلال، موقع غروب حرام، در وقت عشاء حلال، نصف شب حرام، در طلوع فجر حلال است.

یحیی بن اكثم گفت: به خدا سوگند! من چنین چیزی نشنیده ام و پاسخ آن ها را نمی دانم. اگر میل داری ما را مستفیض فرما.

حضرت جواد علیه السلام فرمود: این زن كنیزی است كه در ابتدای روز اجنبی است و نگاه به او حرام است. چون روز بالا آمد، مرد آن زن را می خرد و نگاه به او حلال می شود. ظهر او را آزاد می كند و نگاهش به وی حرام می شود. عصر او را به عقد خود درمی آورد و حلال می شود. وقت مغرب او را ظهار می كند و نگاه حرام می گردد. وقت عشاء كفاره می دهد و حلال



[ صفحه 181]



می شود. نصف شب طلاق می دهد و حرام می شود. هنگام طلوع فجر رجوع می كند و نگاهش به وی حلال می شود.

آنگاه مأمون رو به حاضران كرد و گفت: آیا مانند چنین شخصیتی سراغ دارید كه عالم به مسائل باشد؟ همه گفتند: نمی شناسیم.

مأمون گفت: به خدا سوگند! كوچكی و بزرگی در اولاد علوی یكسان است و او اعلم و افضل دانشمندان عصر است. [1] .


[1] كشف الغمة، ج 3، ص 204؛ ارشاد مفيد، ص 299.